گروهی متشکل از آقایان سیدعلی خامنهای به همراه عبدالرحیم ربانی شیرازی، علی فیض مشکینی، ابراهیم امینی، مهدی حائری تهرانی، حسینعلی منتظری، احمد آذری قمی، علی قدوسی، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خامنهای و محمدتقی مصباح یزدی. فعالیتهایی که با تشکیل جلسات اولیه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ادامه پیدا کرد. آن زمان اولویت روحانیت مبارز، تلاش برای تشکیل نظام اسلامی بود؛ اما پس از انقلاب و با حاکمیت ولایت فقیه، اینک باید فقه در رأس اداره و نظامسازی کشور قرار میگرفت. اینجا بود که جلسات فقهی آیتالله خامنهای با علمای حوزه علمیه، این بار ذیل حکومت جمهوری اسلامی و به منظور بررسی و حل مسائل مربوط به جامعه تحت حاکمیت ولایت فقیه برگزار شد.
جلسات فقهی چگونه تشکیل شدند؟
اکنون یکی از برنامههای معمول مراجع و فقها، تشکیل جلسات و شوراهای فقهی به منظور همفکری و همافزایی برای بررسی مسائل روز و استخراج احکام و فتواهاست. رهبر انقلاب، آیتالله خامنهای نیز، از حوالی سال 68 چنین جلساتی را با شماری از علما برگزار کردهاند. یکی از شرکت کنندگان در این جلسات آیتالله محمد یزدی، دبیر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود. اخیراً او جزییاتی از این جلسات و قوت و تسلط رهبری در مسائل فقهی را بازگو کردهکه بسیار جالب توجه است.
روند تشکیل این جلسات به اوایل ریاست آیتالله یزدی بر قوه قضاییه برمیگردد. به این ترتیب که رهبر انقلاب از آیتالله یزدی درخواست میکند که جلسهای را با برخی علما درباره مقولات فقهی مستحدث تشکیل دهند. با پیشنهاد آیتالله قرار میشود که این جلسات با حضور فقهای شورای نگهبان برگزار شود، چرا که آنها در متن مسائل سیاسی و اجتماعی هستند. البته بعداً افراد دیگری به این جمع اضافه میشوند. به این ترتیب هر هفته شب پنجشنبه و شب جمعه این جلسات تشکیل میشوند که بعدتر به دلیل مشغله آیتالله خامنهای به هفتهای یک بار اما با مدت زمان بیشتری کاهش مییابد. این جلسات گاهی دو ساعت و نیم طول میکشید و در موارد به شام متصل میشد تا فرصت بیشتری برای ادامه بحثها پیش بیاید. در این جلسات موضوع خاصی مطرح میشد و در هر جلسه یکی از حاضران جزوهای را که قبلاً مکتوب کرده بود، ارائه میداد و روی آن دو سه جلسه بحث میشد.
احاطه رهبری به فقه
به روایت آیتالله یزدی در مصاحبه با نشریه «حاشیه» محتوای این جلسات نشان میداد که از یک سو احاطه خوبی به مسائل فقهی و اصولی دارند و از سوی دیگر شرایط و مقتضیات زمان را خوب میشناسند. یزدی با اشاره به این توانایی و احاطه میگوید: «ایشان هم در قم درس خوانده و هم در مشهد. محافل علمی نجف را هم در سفری دیده بودند. استعداد و دقت فراوانی هم داشتند و دارند. شاید بتوان گفت از برخی فقهای شورای نگهبان هم بیشتر درس خوانده بودند. یک بار از ایشان شنیدم که فرمودند من حتی در دوران ریاست جمهوری و در سختترین اشتغالاتم در دوره جنگ هم، کارهای علمی و مطالعات فقهی و اصولی خود را تعطیل نکردم. گاه میشد در حال مطالعه بودم و به من اطلاع میدادند کاری پیش آمده است. کتاب یا نوشته را علامت میزدم و میرفتم و کار را انجام میدادم و بازمیگشتم و مطالب را دنبال میکردم.»
یزدی از تسلط رهبری حتی بر قضایای علم رجال میگوید: «یادم هست یکی دو قضیه رجالی پیش آمد و دیدم ایشان در این زمینه، قویتر از خیلیها هستند. واقعاً تعجب کردم؛ چون فکر میکردم ایشان اشتغال رجالی ندارند. با این همه مثلاً میگفتند فلان روای، پسر فلان آدم موثقی است و چرا باید به او توجه کرد یا مثلاً فلانی چرا ضعیف است و از این قبیل موارد.»
استفاده از نظر کارشناسان و متخصصان
یکی از شیوههای بسیار بارز رهبری در استخراج احکام و فتواها استفاده از نظرات کارشناسان و متخصصان، هم در حوزه مقولات فقهی و هم در حوزه مسائل علمی و فنی است. به طور مثال حجتالاسلام والمسلمین محمد رضایی مدیر دفتر استفتائات و مطالعات فقهی مقام معظم رهبری در این باره میگوید: «برای برخی موضوعات کمیته تخصصی تشکیل میدهیم یا از کارشناسان دستگاههای دولتی استفاده میکنیم. مثلاً درباره برخی پرسشهای پزشکی یا مسائل پولی و بانکی یا به طور کلی در موضوعاتی که برای ما ناشناخته است، از متخصصان خارج از دفتر استفاده میکنیم.»
توجه و اهتمام رهبری به تشکیل جلسات و شوراهای فقهی را هم میتوان در چارچوب استفاده از نظرات کارشناسان امور و بهرهمندی از عقل جمعی فهم کرد. به طوری که آیتالله یزدی اظهار میکند که مسایلی مربوط به اتفاقات روز و راه حلهای شرعی و فقهی آن در این جلسات به شور گذاشته میشد تا به راه حلی در آن زمینه دست پیدا کنند. او نمونههایی را در این زمینه مطرح میکند: «اخیراً در دستگاه قضایی با مسائلی روبهرو شدیم که در قوانین مدون وجود نداشت. قانون اساسی میگوید قاضی نمیتواند به دلیل فقدان قانون مدون، دعوا را رد کند و باید بر اساس فتاوا حکم صادر کند. من از همان روز اول که با این نمونهها روبهرو شدم، آنها را یادداشت کردم و در مدت کوتاهی ده پانزده نمونه جمعآوری شد. گاهی به ایشان عرض میکردم چنین مسالهای پیش آمده است و باید مطابق فتوا عمل شود، چه باید کرد؟ ایشان میفرمودند در جلسه بیاورید درباره آن بحث کنیم.»
آگاهی به مسائل روز و اجتماعی
استفاده رهبری از وسایل جدید به منظور تحقیق و جستجوی روایات و استخراج نظر فقهی نیز از نقاط برجستهای بود که در این جلسات و در شیوه آیتالله خامنهای مورد اشاره آیتالله یزدی قرار گرفته است. او درباره دیه انسان و معادل پولی آن به درهم و دینار مسالهای را مطرح میکند که گره فقهی آن با فتوای رهبری باز میشود: «در جلسهای با این که دستور جلسه موضوع دیگری بود، گفتند: فلانی کامپیوتر پیش من هست. تمام مواردی را که در روایات ما درباره درهم و دینار آمده است، در دیه، کفارات، نذورات و صدقات جمعآوری کردهام و مطمئن شدم درهم و دیناری که در ردیف گاو، شتر و گوسفند گفتهاند، پول رایج زمان بوده است، نه اینکه خصوصیت ذاتی داشته باشد. گفتم: این برداشت شماست یا فتوایتان؟ گفتند: فتواست. گفتم: به همین محکمی؟ گفتند: بله. به قدری خوشحال شدم که در همان جلسه گفتم: این را مرقوم بفرمایید... این از مواردی بود که من بیشتر به دقت و بهروز بودن ایشان پی بردم و متوجه شدم میتوانند فقه را با مسائل روز تطبیق دهند.»او در بخش دیگری از سخنانش به معیار اعلمیت اشاره میکند و میگوید: «اختلاف مبنایی بنده با برخی در مفهوم اعلمیت است. اعلمیت یعنی چه؟ آیا اعلمیت فقط در مسائل مبتلابه روزه، حج، جهاد و... و فتواست یا اعلمیت در امامت و رهبری و مایحتاج الیه مسلمین هم هست؟ من با این مبنا هیچ کس را اعلم از آیتالله خامنهای نمیبینم. به خودشان هم گفتهام.»
نظرات شما عزیزان: